جدول جو
جدول جو

معنی زاب علیا - جستجوی لغت در جدول جو

زاب علیا
(بِ عُ)
نام رود لیکوس است که در شرق دجله جاریست و به رود شیل ایرماق، واقع در کاپادوکیۀ قدیم میریزد و با زاب سفلی در دو طرف آدیابن قرار دارند. مؤلف ایران باستان آرد: کاپادوکیۀ قدیم در قسمت شرقی آسیای صغیر واقع و حدود آن چنین بود، در شمال، دریای سیاه، در جنوب، کوههای توروس کیلیکیه، از طرف مشرق رود فرات و از سمت مغرب رود هالیس (قزل ایرماق کنونی) . بیشتر این مملکت فلاتی است مسطح که روئیدنی کم دارد و آب و هوای آن برّی است. قسمت های حاصل خیزش در طرف جنوب شرقی در دامنۀ کوهها بطرف فرات است و در شمال در سواحل دریای سیاه. این قسمت شمالی را نویسندگان و مؤرخین قدیم پنت کاپادوکی یا به اختصار پنت نامیده اند. از رودهای مملکت، رود هالیس (قزل ایرماق) و ایریش (شیل ایرماق) قابل ذکر است و به رود دوم، رود پرآب لیکوس میریزد (لیکوس را با زاب بزرگ یا علیا مطابقت داده اند). این رودها قابل کشتی رانی نیست. (ایران باستان ج 3 ص 2122). مؤلف تاریخ کرد گوید: ناحیۀ بین زاب سفلی و زاب علیا و نام سرزمین لولوبیوم و گوتیوم مذکور است که بتصرف سارگن درآمده است. (تاریخ کرد تألیف رشیدیاسمی ص 23). و رجوع به آلتون کوپری و کوپری سوئی، در قاموس الاعلام و زاب سفلی شود
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(اَبْ بَ یِ عُلْ)
قریه ای است از لحج
لغت نامه دهخدا
(بِ اَ لا)
نهر دیگری است در عراق که آن را زاب اعلی خوانند. این رود بین بغداد و واسط جریان دارد و گویا از فرات سرچشمه میگیرد و مصب آن دجله، نزدیک زرفامیه است. نعمانیه در کنار این رود، نزدیک بدجله قرار دارد. و همین زاب است که حیص بیص ابوالفوارس شاعر در شعرش بدان اشارت کند. (معجم البلدان).
ابن بلخی گوید: و بر این هر دو آب سه طسوج ساخت، یکی زاب اعلی گویند. (فارسنامۀ ابن البلخی ص 29). و رجوع به نفایس الفنون ص 403 شود. و آن را بفارسی زاب بزرگ خوانند. صاحب مجمل التواریخ و القصص آرد: و دیگر بار زاب خرابیهای افراسیاب را عمارت کرد که در این دوازده سال کرده بود و زابین بعراق اندر بگشاد، چنانک گفته ایم و آن را زاب بزرگ و زاب کوچک خوانند (طبری، زاب اعلی و زاب اسفل). (مجمل التواریخ و القصص ص 44). صاحب قاموس الاعلام ترکی درباره زاب اعلی آرد: یکی از دو رودی است که در حدود کوهستانهای ایران، در دجله میریزد. این رود از ولایت دان و دامنۀ کوه الپاق سرچشمه گرفته، ابتدا بطرف جنوب غربی و سپس مستقیماً بطرف جنوب جریان یابد و کوه حکاری را قطع می کند و از آن میگذرد و پس از گذشتن از یک دالان، بجنوب شرقی موصل نزدیکی رواندز رسیده و در آنجا دفعهً بسمت جنوب غربی می پیچد و 45 کیلومتر پائین موصل، به دجله فرومیریزد. طول این رود بطور تقریب 450 کیلومتر است و پس از دیاله از شعب بزرگ دجله بشمار میرود. از دان و موصل آبهائی جمع میشود که مخصوصاً در هنگام بارندگی و آب شدن برفهای کوهستانی موجب تزاید آب دجله میگردد. خاک قسمتی از مجرای این رود قرمز است، و چون جریان آن بسیار شدید است نزد عرب بنام زاب مجنون شناخته میشود. (قاموس الاعلام)
لغت نامه دهخدا
(بِ عَ)
یکی از چهار در مسجد حرام بر جانب مشرق:... و چون ازین دو (باب النبی) بگذری هم بر این دیوار مشرقی باب علی علیه السلام است و این آن در است که امیرالمؤمنین علی علیه السلام در مسجد رفتی به نماز و این در به سه طاقست. (سفرنامۀ ناصرخسرو چ برلین صص 104- 105)
لغت نامه دهخدا